یک حس خیلی بدی است. وقتی به محل کار می روید، تلاش می کنید، ولی رئیستان جوری با شما حرف می زند که انگار نه انگار. جلوی بقیه شما را کوچک می کند، سر چیزهای بی اهمیت فریاد می زند یا اصلا به حرف هایتان گوش نمی دهد. انگار دارید با دیوار صحبت می کنید.
اولش آدم عصبانی می شود، دلش می خواهد همان لحظه جوابی به او بدهد یا کیفش را بردارد و برود. ولی بعدش چه؟ از کجا معلوم است که جای بعدی بهتر باشد؟ اصلا شاید مشکل از من است؟
اگر این فکرها در سر شماست و نمی دانید باید چه کار کنید، جای درستی آمده اید. من نمی خواهم به شما بگویم سریع استعفا بدهید یا دعوا کنید. می خواهم یک نقشه راه ساده و عملی به شما بدهم تا بفهمید دقیقا باید چه کار کنید. قدم به قدم با هم جلو می رویم تا هم جلوی این بی احترامی را بگیرید، هم موقعیت شغلی تان را خراب نکنید و از همه مهم تر، به اعصاب خودتان مسلط باشید.
برویم سراغ اصل مطلب.
فصل اول: قبل از هر کاری، ترمز را بکشید!
وقتی به شما بی احترامی می شود، اولین واکنش ما از روی عصبانیت است. دوست داریم همان لحظه جواب بدهیم. ولی دست نگه دارید. اولین قدم این است که هیچ کاری نکنید و فقط فکر کنید.
۱. مطمئن هستید این بی احترامی است؟
اول از خودتان بپرسید: «آیا واقعا این حرکت بی احترامی بود یا من حساس شده ام؟». بعضی وقت ها مدیران تحت فشار هستند، خسته اند یا مدل حرف زدنشان کلا همینطور است. شاید منظوری نداشته اند. سعی کنید از بیرون به ماجرا نگاه کنید. آیا این یک رفتار همیشگی است یا فقط همین یک بار اتفاق افتاده؟
۲. قضیه شخصی است یا با همه همینطور هستند؟
یک نگاه به اطراف خود بیندازید. رئیستان فقط با شما اینطور است یا با بقیه کارمندان هم همین مدل رفتار می کند؟ اگر با همه همینطور است، پس مشکل از شخصیت خود اوست و نباید به خودتان بگیرید. ولی اگر فقط با شما اینطور رفتار می کند، قضیه کمی فرق می کند و باید دقیق تر شوید.
اگر متوجه شدید که این رفتار فقط مختص شما نیست، پس احتمالا با یک مشکل بزرگ تر روبرو هستید. گاهی این رفتارها نه از روی قصد و غرض شخصی، بلکه به خاطر ضعف در مدیریت است. در واقع این یکی از (اشتباهات رایج مدیران در سازمان است) که می تواند به کل تیم آسیب بزند.
۳. دنبال الگو بگردید
یک دفترچه بردارید و بنویسید. چه زمانی، کجا، و چگونه به شما بی احترامی شد؟ دقیقا چه حرفی زد؟ چه کاری کرد؟ بعد از چند وقت، یک الگو دستتان می آید. مثلا متوجه می شوید که رئیستان فقط وقتی مدیر بالادستی اش حضور دارد اینطور رفتار می کند، یا فقط در جلسات این مدل می شود. پیدا کردن این الگو، نیمی از راه حل است.
ارزیابی این شرایط به شما کمک می کند بفهمید که آیا با یک مدیر ناکارآمد طرف هستید یا یک رهبر تحت فشار. درک (تفاوت مدیریت و رهبری) به شما دید بهتری برای تحلیل رفتار او می دهد.
فصل دوم: وقتش است صحبت کنید (اما حرفه ای!)
بعد از اینکه فکرهایتان را کردید و مطمئن شدید که مشکلی وجود دارد، قدم بعدی صحبت کردن است. نترسید! قرار نیست دعوا کنید. می خواهید خیلی حرفه ای و آرام مشکل را حل کنید.
۱. زمان و مکان مناسب پیدا کنید
هیچوقت وقتی عصبانی است یا سرش شلوغ است به سراغش نروید. بدترین زمان ممکن است! یک وقتی را پیدا کنید که سرش خلوت است و حوصله دارد. مثلا انتهای روز کاری. از او بخواهید که «چند دقیقه وقتتان را بگیرم؟». حتما هم در یک اتاق خصوصی با او صحبت کنید، نه جلوی دیگران.
۲. با «من» شروع کنید، نه با «شما»
این مهم ترین قسمت است. به جای اینکه بگویید «شما به من بی احترامی کردید»، که حالت تهاجمی دارد، از احساس خودتان بگویید. مثلا بگویید: «وقتی دیروز در جلسه آنطور با من صحبت کردید، من احساس کردم تلاشم دیده نمی شود و کمی تمرکزم را از دست دادم.» اینطور او گارد نمی گیرد و به حرف های شما گوش می دهد.
۳. فقط روی یک مثال دست بگذارید
کل طومار بی احترامی هایش را جلوی او باز نکنید! فقط روی آخرین و واضح ترین موردی که اتفاق افتاده تمرکز کنید. خیلی مشخص و دقیق توضیح بدهید که چه اتفاقی افتاده و چه حسی به شما داده است. یادتان باشد، هدف حل مشکل است، نه خالی کردن خودتان.
همانطور که شما برای این گفتگو آماده می شوید، جالب است بدانید که مدیران حرفه ای هم برای مواجهه با چالش های رفتاری، اصول مشخصی دارند. درک این اصول از زاویه دید یک مدیر، می تواند به شما در مدیریت این گفتگو کمک کند. برای اطلاعات بیشتر می توانید مقاله (نحوه برخورد حرفه ای با کارمندان گستاخ) را مطالعه کنید.
فصل سوم: دفترچه مستندات تان را آماده کنید!
اگر صحبت کردید و هیچ چیز عوض نشد، یا حتی بدتر شد، وارد فاز دوم می شویم: جمع آوری مدرک. این کار برای این نیست که زیرآب او را بزنید، برای این است که اگر کار به جاهای حساس کشیده شد، دستتان پر باشد.
۱. هر چیزی را با تاریخ ثبت کنید
همان دفترچه ای که در فصل اول گفتم را به یاد بیاورید. حالا باید دقیق تر عمل کنید. تاریخ، ساعت، محل دقیق اتفاق، حرف هایی که رد و بدل شده و اسم کسانی که شاهد ماجرا بودند را بنویسید.
۲. ایمیل ها و پیام ها را نگه دارید
اگر بی احترامی از طریق ایمیل یا پیام رسان بوده، کارتان راحت تر است. یک پوشه در کامپیوترتان درست کنید و همه این مدارک را آنجا ذخیره کنید. هیچوقت پاکشان نکنید. این ها سندهای محکمی هستند.
۳. مکالمات مهم را ایمیل کنید
یک تکنیک خیلی خوب این است که بعد از یک مکالمه تند یا یک دستور غیرمنطقی، یک ایمیل خلاصه برایش بفرستید. مثلا: «جناب X، جهت شفاف سازی، طبق صحبت امروز صبح، قرار شد که من پروژه Y را تا فردا تحویل بدهم. درست است؟» اینطور همه چیز مکتوب می شود و بعدا نمی تواند حرفش را عوض کند.
فصل چهارم: پای سطوح بالاتر را وسط بکشید!
این مرحله حساس است و باید وقتی به سراغش بروید که راه دیگری نمانده است. یعنی صحبت کرده اید، مدرک جمع کرده اید، ولی هنوز رفتارش اصلاح نشده.
۱. اول به سراغ منابع انسانی (HR) بروید
وظیفه واحد منابع انسانی حل همین مشکلات است. با مدارکی که جمع کرده اید نزد آن ها بروید و خیلی آرام و منطقی ماجرا را توضیح بدهید. احساساتی صحبت نکنید. بگویید که قبلا هم مستقیم با خود مدیرتان صحبت کرده اید ولی نتیجه نداشته است.
۲. چگونه با مدیر بالاتر صحبت کنیم؟
اگر شرکت شما کوچک است و منابع انسانی ندارد، یا اگر منابع انسانی کاری نکرد، گزینه بعدی مدیر بالاتر از رئیس خودتان است. این کار ریسک دارد، پس باید هوشمندانه عمل کنید. به جای شکایت شخصی، موضوع را به نفع شرکت جلوه دهید. مثلا بگویید: «من نگرانم که این سبک مدیریت روی روحیه تیم و در نتیجه روی بازدهی پروژه X تاثیر منفی بگذارد.» اینطور نشان می دهید که دلتان برای شرکت می سوزد.
قبل از صحبت با مدیر بالاتر، بهتر است درک کلی از ساختار شرکت و سبک مدیریت آن داشته باشید. رفتار رئیستان ممکن است ریشه در یکی از (انواع روش های مدیریت کسب و کار) داشته باشد که در کل سازمان پذیرفته شده است.
فصل پنجم: از خودتان محافظت کنید
در تمام این مراحل، مهم ترین چیز خود شما هستید. اجازه ندهید این رفتار سمی روی روان و زندگی شخصی شما تاثیر بگذارد.
۱. کار را در محل کار بگذارید و بروید
وقتی ساعت کاری تمام شد، تمام شد. اجازه ندهید افکار مربوط به رفتار رئیستان وارد خانه و زندگی شخصی شما شود. برای خودتان خط قرمز بکشید. ورزش کنید، با دوستانتان وقت بگذرانید و کارهایی انجام دهید که حالتان را خوب می کند.
۲. در محیط کار متحد پیدا کنید
مطمئن باشید شما تنها کسی نیستید که این مشکل را دارد. با همکاران معتمد خود خیلی کوتاه و محتاطانه صحبت کنید. داشتن چند متحد در محیط کار به شما قدرت و دلگرمی می دهد.
۳. روی کارتان تمرکز کنید
بهترین جواب به یک مدیر ناکارآمد، عالی بودن شما در کارتان است. کارتان را به بهترین شکل انجام دهید. مهارت های جدید یاد بگیرید. این کار هم شما را ارزشمندتر می کند و هم باعث می شود تمرکزتان از روی رفتارهای سمی او برداشته شود.
فصل ششم: تصمیم آخر؛ ماندن یا رفتن؟
گاهی وقت ها با وجود تمام تلاش ها، هیچ چیز عوض نمی شود. در این نقطه باید تصمیم نهایی را بگیرید.
۱. چه زمانی باید بروید؟
اگر بی احترامی ها روی سلامت جسمی و روحی شما تاثیر گذاشته (مثلا استرس دائمی دارید یا شب ها خوابتان نمی برد)، اگر هیچ شانسی برای تغییر یا ارتقا در آن شرکت نمی بینید، و اگر تمام راه های قبلی را رفته اید و به بن بست خورده اید، وقت رفتن است. هیچ شغلی ارزش سلامتی شما را ندارد.
۲. حرفه ای جدا شوید
حتی اگر با دلخوری جدا می شوید، پل های پشت سرتان را خراب نکنید. طبق قانون استعفایتان را اعلام کنید، کارهایتان را منظم تحویل بدهید و در روزهای آخر با همه محترمانه رفتار کنید. دنیای کار کوچک است و شما نمی دانید در آینده کجا و با چه کسی دوباره روبرو می شوید.
وقتی آماده جستجوی شغل جدید شدید، با دید بازتری به مصاحبه ها بروید. حالا شما دقیقا می دانید که چه نوع محیط کاری را نمی خواهید. از طرفی، شرکت های معتبر هم به دنبال ویژگی های خاصی هستند. آشنایی با اصول (پیدا کردن کارمند مناسب) از دید کارفرما، به شما کمک می کند تا در مصاحبه بعدی خود را بهتر معرفی کرده و شرکت بهتری را انتخاب کنید.
حرف آخر
یادتان باشد، شما کنترل زندگی حرفه ای خود را در دست دارید. هیچکس حق ندارد به شما بی احترامی کند. این راهنما به شما کمک می کند تا با قدرت و منطق با این چالش روبرو شوید. چه تصمیم بگیرید بمانید و شرایط را تغییر دهید، چه تصمیم بگیرید بروید و جای بهتری برای خودتان پیدا کنید، در هر صورت شما برنده هستید، چون اجازه نداده اید کسی شخصیت و ارزش شما را زیر سوال ببرد.
0 دیدگاه